تقدیم به همه زنان
زن عشق می کارد و کینه درو می کند...دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر...می تواند تنها یک همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسرهستی... برای ازدواجش ــ در هر سنی ـاجازه ولی لازم است و تو هر زمانی بخواهی به لطف قانونگذار می توانی ازدواج کنی...در محبسی به نام بکارت زندانی است و تو...او کتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی...او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می کنی...او درد می کشد و تو نگرانی که کودک دختر نباشد...او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی...او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر.... و هر روز او متولد میشود؛ عاشق می شود؛ مادر می شود؛ پیر می شود و میمیرد...و قرن هاست که او؛ عشق می کارد و کینه درو می کند چرا که در چین و شیارهای صورت مردش به جای گذشت زمان جوانی بر باد رفته اش را می بیند و در قدم های لرزان مردش؛ گام های شتابزده جوانی برای رفتن و درد های منقطع قلب مرد؛ سینه ای را به یاد می اورد که تهی از دل بوده و پیری مرد رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده می کند...و اینها همه کینه است که کاشته می شود در قلب مالامال از درد...! و این, رنج است,
(دکتر علی شریعتی)
سلام
مطالبت رو همیشه می خوندم و به وبلاگت سر می زدم ولی ناراحت بودم که چرا آژدیت نمیشه...امیدوارم که بتونی به نوشتنت ادامه بدی
و همواره این چنین بوده همکار عزیز
موفق باشید