روانشناس

بررسی تاثیر خشونت خانگی در بروز اختلالات روانی زنان

روانشناس

بررسی تاثیر خشونت خانگی در بروز اختلالات روانی زنان

ضرب المثل در مورد خانوم های عزیز

تمدن چیست ؟ نتیجه نفوذ زنان پاکدامن است
امرسون

زن رسماً مربی مرد و مهّذب اخلاق اوست
آناتول فرانس

اگر زن نبود نوابغ جهان را چه کسی پرورش می داد ؟
ناپلئون

مردها را شجاعت به جلو می‌راند و زنها را حسادت
برنارد شاو

به سراغ زنان می روی ؟ تازیانه را فراموش مکن !
فردریش نیچه

مردان آفریننده کارهای مهمند و زنان به وجود آورنده مردان
رومن رولان

اگر از طبقه‌ بالا زن‌ بگیرید، به‌جای‌ خویشاوند ارباب‌ خواهید داشت‌
لئوپول

مردان قانون وضع می کنند و زنان اخلاق به وجود می آورند
کونته ورسیه

با زنی ازدواج کنید که اگر مرد می بود بهترین دوست شما می شد
بردون

خشم زن مانند الماس است می درخشد اما نمی سوزاند
رابیندرانات تاگور

زن همیشه سن خود را از تاریخ ازدواج حساب می کند ، نه تاریخ تولد
ارهارد

هرچه ایمان مرد به هوشش بیشتر شود زن بهتر میتواند گولش بزند
لرد بایرن

زن تاج سر آفرینش است ، او شریک زندگی و یار ساعات درماندگی است
گوته

زنانیکه می خواهند مرد باشند ، زنانی هستند که نمی دانند زن هستند
الکساندر دوما

برای تحمل شدائد زندگی باید عاشق چیزی بود ، کاری ، زنی ، آرمانی و ...
مارکوس آنا

زن کودکی است که با اندک تبسم خندان و با کمترین بی مهری گریان می شود
هرود

منشأ هر کار بزرگی زن است ، زن کتابی است که جز به مهر و محبت خوانده نمی شود
لامارتین

چیزی که زن دارد و مرد را تسخیر می کند ، مهربانی اوست ، نه سیمای زیبایش
ویلیام شکسپیر


ادامه مطلب ...

یاده از کنارت گذشتم ، گفتی :
” قیمتت چنده خوشگله ؟
” سواره از کنارت گذشتم گفتی : ” برو... پشت ماشین لباسشویی بنشین !“
...
در صف نان ، نوبتم را گرفتی چون صدایت بلندتر بود
در صف فروشگاه نوبتم را گرفتی چون قدت بلندتر بود

زیرباران منتظر تاکسی بودم ، مرا هل دادی و خودت سوار شدی
در تاکسی خودت را به خواب زدی تا سر هر پیچ وزنت را بیندازی روی من
در اتوبوس خودت را به خواب زدی تا مجبور نشوی جایت را به من تعارف کنی

در سینما نیکی کریمی موقع زایمان فریاد کشید و تو پشت سر من بلند گفتی : ”زهرمار !“

در خیابان دعوایت شد و تمام ناسزاهایت ، فحش خواهر و مادر بود

در پارک، به خاطرحضور تو نتوانستم پاهایم را دراز کنم
نتوانستم به استادیوم بیایم ، چون تو شعارهای آب نکشیده میدادی

من باید پوشیده باشم تا تو دینت را حفظ کنی مرا ارشاد می کنند تا تو ارشاد شوی !

تو ازدواج نکردی و به من گفتی زن گرفتن حماقت است من ازدواج نکردم و به من گفتی ترشیده ام

عاشق که شدی مرا به زنجیر انحصارطلبی کشیدی
عاشق که شدم گفتی مادرت باید مرا بپسندد

من باید لباس هایت را بشویم و اطو بزنم تا به تو بگویند خوش تیپ
من باید غذا بپزم و به بچه ها برسم تا به تو بگویند آقای دکتر
وقتی گفتم پوشک بچه را عوض کن، گفتی بچه مال مادر است

وقتی خواستی طلاقم بدهی، گفتی بچه مال پدر است

اما من دیگر :

احتیاجی ندارم که تو در اتوبوس بایستی تا من بنشینم.

احتیاجی ندارم که تو نان آور باشی .

احتیاجی ندارم که توحامی باشی

خودم آنقدر هستم که حامی خود و نان آورخود باشم .

با تو شادم آری ، اما بدون تو هم شادم .

من اندک اندک می آموزم که برای خوشبخت بودن نیازمند مردی که مرا دوست بدارد نیستم

من اندک اندک عزت نفس پایمال شده خود را باز پس می گیرم.

به
من بگو ترشیده ، هرچه می خواهی بگو. اما افتخار همبستری و همگامی با مرا

نخواهی یافت تا زمانی که به اندازه کافی فهمیده و باشعور نباشی

گذشت

آن زمان که عمه ها و خاله هایم منتظر مردی بودند که آنها را بپسندد و

درغیر اینصورت ترشیده می شدند و درخانه پدر مایه سرافکندگی بودند .

امروز تو برای هم گامی بامن ( و نه تصاحب من - که من تصاحب شدنی نیستم )

باید لیاقت و شرافت و فروتنی خود را به

اثبات برسانی .

حقوقم
را از تو باز پس خواهم گرفت. فرزندم را به تو نخواهم داد. خودم را نه به

قیمت هزار سکه و یک جلد کلام الله که به هر قیمتی به تو نخواهم فروخت.

روزگاری می رسد که می فهمی برای همگامی با من باید لایق باشی - و نیز خواهی فهمید

همگام شدن با من به معنای تصاحب من یا تضمین ماندن من نخواهد بود.

هرگاه..

مثل پدرانت با من رفتار کردی بی درنگ مرا از دست خواهی داد .

ممکن است دوست وهمراه تو شوم اما ،،،،،

ملک تو نخواهم شد . ...!!!!!!

در جواب ِ دخترم که پرسید: چرا مرا به دنیا آوردی؟

زیرا سال‌های جنگ بود
و من نیازمند ِ عشق بودم
برای چشیدن ِطعم آرامش.
زیرا بالای سی سال داشتم
و می ترسیدم از پژمردن
پیش از شکفتن و غنچه دادن.
زیرا طلاق واژه ای ست
تنها برای مرد و زن
نه برای مادر و فرزند.
زیرا تو هرگز نمی‌توانی بگویی:
مادر ِ سابق ِ من
حتی وقتی جنازه‌ام را تشییع می کنی.
و هیج چیز، هیچ چیز در این دنیا نمی تواند
میان ِ مادر و فرزند جدایی افکند
نفرت یا مرگ حتی.
و تو بیزاری از من
زیرا تو را به دنیا آورد ه ام
تنها به خاطر ِ ترسم از تنها ماندن
و هرگز مرا نخواهی بخشید
تا زمانی که خود فرزندی به دنیا آوری
ناتوان از تاب آوردن ِ خاکستر ِ سوزان ِ

رویاهاو آرزوهای دور و درازت

فریده حسن زاده..نامزد دریافت جایزه ادبی پوشکارت


فهمیده ام یا نباید به جای کثیفی قدم بگذاری یا وقتی گذاشتی نباید انتظار داشته باشی لباست؛چادرنمازت؛دست و چشم و پا و دلت پاک بماند..(از وبلاگ تلخ و شیرین)

وقتی شما در نامزدی تان شکست می خورید، یعنی سرمایه گذاری عاطفی روی فرد دیگر و انتظار آینده ای روشن در کنار او از بین رفته و بنابراین احساس فقدان حاصل از این قطع رابطه ها، شما را تا مرز افسردگی می برد. در این هنگام ممکن است احساس گناه کنید، تقصیر خود را بسیار بزرگتر از آنچه واقعا بوده ببینید، پر از خشم و نفرت شوید یا احساس بی ارزشی کنید.

کنار آمدن با این احساسات منفی کار ساده ای نیست و پشت سر گذاشتن آن تنها با تلاش مستمر به دست می آید. اینکه چگونه می توانید با چنین فقدان هایی کنار بیایید یا چگونه موضوع یا فرد مورد علاقه تان را فراموش کنید، به دیدگاه و نگرش خود شما بستگی دارد. در هر حال، اگر ناچار به کنار گذاشتن رابطه شده اید، پس چاره ای جز فراموش کردن ندارید، در غیر این صورت فقط خود را عذاب خواهید داد شاید بهترین باور شما در این مورد بعد از خداوند، گذر زمان باشد.
 
 _ قبول کنید که موضوع را تمام شده بدانید. هر زمان به یاد نامزد سابق یا خاطراتی که با او داشته اید می افتید، در یک لحظه فکر خود را منحرف کنید و به خود فرمان «فکر بس» بدهید.
 
_  از اعضای خانواده تان کمک بگیرید و از آنها بخواهید بدگویی کردن از طرف مقابل را خاتمه دهند چون این بدگویی ها به هر حال شما را به یاد بدشانسی که داشته اید و اتفاق بدی که برایتان افتاده می اندازند.
 
_ اگر احساساتتان شما را از زندگی انداخته، می توانید موضوع را با روان شناس یا مشاور مطرح کنید.
 
_ گاهی با خودتان خلوت کنید و اگر مایل بودید وضعیت خود را بنویسید. نوشتن در چنین شرایطی برای عده ای بسیار کمک کننده است و در تخلیه عاطفی موثر است.
 
_ می توانید یک وبلاگ بسازید و عواطف منفی خود را در آن بنویسید. از این طریق به طور ناشناس عواطف خود را بروز داده اید و در عین حال فرصت دارید تا از نظرات کسانی که در موقعیت مشابه شما قرار داشته اند استفاده کنید. این وضعیت به تسکین شما کمک زیادی خواهد کرد.
ورزش را فراموش نکنید. در جمع دوستان بودن و روابط سالم دوستانه داشتن، چیزی است که شما را سرپا می کند. شنا، ورزش های جمعی و کوهنوردی بهترین گزینه هایی هستند که حتی اگر شده اجباری هم باید به آنها بپردازید

_ خود را شکست خورده تصور نکنید این تجربه پلی برای موفقیت های بعدی شما است که می تواند برای ساختن زندگی بعدی به شما کمک کند. آن هایی که در زندگی چیزی را از دست داده اند، ارزش زندگی را بهتر و بیشتر از دیگران می دانند.
 
_ در شرایط شما، افسردگی خیلی رایج است. سعی کنید تنها نمانید و تا حد ممکن در جمع ظاهر شوید، فعالیت های مورد علاقه تان را انجام دهید و به خودتان کمک کنید که به زندگی برگردید.
 
_ از گوش دادن به موسیقی های غمگین، شنیدن اشعار عاشقانه، خواندن داستان شکست خوردگان عاشق برای مدتی هم که شده دست بردارید. با نمک پاشیدن به زخم خود، مدام خودتان را ضعیف تر می کنید و قدرت بلند شدن را از خود می گیرید